اعلام نتایج قرعه کشی عمره و عتبات دانشگاهیان (جهت اطلاعات بیشتر به سایت حج و زیارت مراجعه نمائید)
اینجا هوای عجیبی دارد. دعا به استجابت نزدیک است. روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خرافه گرایی، هوس پرستی وجهل پیشگی دفن شده بود. سیل سپیدى یکدست و یکرنگ، همه طائف و ذاکر و همه در حال گردش و حرکت. کعبه نقطه عشق است و تو نقطه پرگار؛ در این دایره به دور او می چرخى خود را در او ذوب شده می بینى. در او محو شده اى، می چرخى، می گردى و خود را به کلى از یاد برده اى، نه تنها حواست به کسى و چیزى نیست که خود را فراموش کرده اى. غوطه می خورى، بی خودى ولر در این امواج متلاطم ......
اینجا هوای عجیبی دارد. دعا به استجابت نزدیک است. روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خرافه گرایی، هوس پرستی وجهل پیشگی دفن شده بود. سیل سپیدى یکدست و یکرنگ، همه طائف و ذاکر و همه در حال گردش و حرکت. کعبه نقطه عشق است و تو نقطه پرگار؛ در این دایره به دور او می چرخى خود را در او ذوب شده می بینى. در او محو شده اى، می چرخى، می گردى و خود را به کلى از یاد برده اى، نه تنها حواست به کسى و چیزى نیست که خود را فراموش کرده اى. غوطه می خورى، بی خودى ولر در این امواج متلاطم.
حج جلوه گاه روشن حقایق الهی، آیینه تمام نمای دین و نمایشگر تمام ابعاد فرهنگ اسلام است. سیر سبز اندیشه در سیلان عشق است. سفر به آنجا که روزی شاهد بهترین بهترینها بود و امروز نیز میزبان بهترین بهترینهاست آنچنان شور و شعفی در انسان به وجود میآورد که قلم به ناگاه افسار می گسلد و از آنجا میگوید که شاید به چشم سر، تا بهحال لمحهای از آن را نیز ندیده است.
حج میعادگاه حضور گسترده امت مسلمان جهان، برای دست یافتن به هویت راستین و منش والای الهی در معبد عشق و میقات عرفان و شعور است. حج رهیدن از خود، پیوستن به حق، گام نهادن بر هوس، پیراستن جان از همه آلودگیها و آراستن آن به همه زیبایی هاست. حج، تبلور شکوه و تجلی قدرت امت مسلمان و نمایشگاه حضور همدلان همراهی است که تفاوت صورت را با تشابه سیرت پیوند می زنند و شعار وحدت را فراتر از شکلها و رنگها و مرزهای جغرافیایی تحقق می بخشند. حج، کنگره بزرگ اسلام، نمایش عظمت، سرود وحدت و شعار مساوات مسلمانان است.
به ماه ذی الحجه که نزدیک می شویم دلمان میخواهد به مکه سلام کنیم. سلام بر مکه، سرزمین وحی الهی، سلام بر کعبه، مطاف فرشتگان کبریایی؛ سلام بر صفا؛ سلام بر سعی؛ سلام بر زمزم؛ زلال جاری محبت خدا؛ سلام بر مشعر؛ خاستگاه شعور؛ سلام بر مناء مذبح منیت؛ سلام بر عرفات؛ عرصه عرفان ناب اسلام بر ابراهیم و مقامش و اسماعیل و حجرش. سلام بر مدینه، مدفن عصاره هستی؛ سلام بر بقیع، قبرستان کهکشانهای خفته در خاک و سلام بر همه رهبران راستین راه توحید؛ آنان که رمزهای عشق را شناختند و رازهای حج را دریافتند و سلام بر همه عاشقان خدا.
در سرزمین وحی حالا بکوش تا ابراهیم وار زندگى کنى گویى فریاد ابراهیم، این معمار کعبه و احیاگر سنت حج، هنوز هم بلند است و می شنوم که می گوید: "و ما أنا من المشرکین"؛ "و انّى لا احبّ الآفلین."
خانه خدا خانه خود است و جایگاه دل تو، در جوار حق، گذشت زمان مطرح نیست، گویى در لازمانى! آدمى به واسطه آن نفخه الهى است که جز بارگاه الهى، مأمن و ملجائى براى تسکین آلام و دردهاى خویش نمی یابد. گویى این "نى"هاى بریده شده از اصل خویش اکنون به نیستان (جوار حق) می شتابند و حکایت وصل را می سرایند و صوتهاى آهنگین و محزون آنهاست که همه را در خود فرو برده و بی خیال از وجود غیر به وجد آورده است ما "نى"هایى هستیم که اکنون در خانه دوست به نیستان رسیده ایم و حال سینه اى شرحه شرحه از فراق، از هجر و بیتاب وصل را می خواهد که این لذت بزرگ و سعادت شگفت را بفهمد و دریابد. افسوس بر این فکر و احساس محدود و قلم قاصر و شکسته که توان گام زدن در وادى عشق و شور و مستى را ندارد؛ ما کجا و ثناى او کجا؟!
طواف، این نماز متحرک که توقف و ایستادنى در آن نیست را آغاز کردیم از همان مبدأ حرکت ـ سنگ مرمر سیاه کف صحن که حجرالاسود را به گوشه صحن مسجدالحرام متصل می کند ـ الله اکبر گفتیم. انسان در آن هنگام حالتى دارد که به وصف نمی آید. وجود آدمى شور است و احساسات و عشق ...
حجّ میثاق میان بنده و پروردگار است و از بزرگترین فریضههاى الهى است که در آن هر دو جنبه فردى و اجتماعى به شکلى نمایان گنجانیده شده است.
حج تجلى و تکرار همه صحنههاى عشق آفرین زندگى یک انسان و یک جامعه متکامل در دنیا است. حج کانون معارف الهى است که از آن محتواى سیاست اسلام را در تمام زوایاى زندگى باید جستجو نمود. همانطور که امیر بیان، مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام یکی از فلسفه های حج را این چنین می فرماید: "خدا حج خانه محترم خود را بر شما واجب کرد؛ همان خانه ای که آن را قبله گاه انسان قرار داد تا چونان تشنگان به سوی آن روی آورند و همانند کبوتران به آن پناه برند. خدای سبحان کعبه را مظهر تواضع بندگان در برابر عظمت خویش و نشانه اعتراف آنان به بزرگی و قدرت خود قرار داد و در میان انسانها شنوندگان را برگزید که دعوت او را برای حج اجابت کنند و سخن او را تصدیق نمایند و پای بر جایگاه پیامبران الهی نهند.... خدای سبحان کعبه را برای اسلام، نشانه گویا و برای پناهندگان، خانه امن و امان قرار داد. گزاردن حق آن را واجب فرمود و حج بیت اللّه را واجب شمرد و بر همه انسانها مقرر داشت که به زیارت آن بروند و فرمود: آنکه توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آنکه انکار کند، خداوند از تن همه جهانیان بی نیاز است".
در ضمن آیات بسیاری از قرآن به فلسفه و اهمیت احکام حج اشاره شده و حتی بیست و دومین سوره قرآن نیز بدین نام آمده است. در قرآن در مجموع 30 آیه در پنج جا درباره حج و کعبه وارد شده که بدین قرارند: 13 آیه از سوره بقره، 12 آیه از سوره آل عمران، چهار آیه از سوره مائده، سه آیه از سوره توبه و هشت آیه از سوره حج و این به جز آیات سوره بقره درباره قبله و حرمت قتل در حرم و نیز آیات سوره های فیل و ایلاف است که به هر حال به گونه ای با کعبه ارتباط دارند. اشاره های بسیار قرآن درباره حج، نشان از اهمیت و تاکید این فریضه بزرگ الهی دارد.
کعبه، کهنترین و با سابقه ترین جایگاه نیایش مردمان بوده است؛ خانه ای عقیق و آزاد از قید مالکیت بشری که مملوک هیچ فردی واقع نشده است. بنابراین کعبه خانه ای است که در طول تاریخ آزادی و عتیق بوده است و طواف بر گرد بنای آزاد و آزادگی می دهد و کسانی به زیارت آن نائل می شوند که نه مملوک آز و طمع و نه برده حرص و حسد باشند؛ زیرا بردگی با طواف بر مدار آزادگی سازگار نیست و از همین رهگذر است که قرآن کریم در آیه 29 سوره حج کعبه را بیت عتیق و آزاد نامیده است.
حج، دعوتی است به مراسمی که از آغاز تا انجامش، طرد شرک، بارز است. حج، گرایشی است حتمی به یگانه پرستی و توحید؛ از این رو ترک آن، کفر قلمداد شده است. اگر حج سیری است به سوی خدا و رفتن برای دیدار و تلاش برای نزدیکی به او ـ که این گونه نیز هست ـ پر پیداست که بنده جز با توحید ناب، به این مهم نمی رسد.
حالا دیگر ما خاکیان در خاک نبودیم ما آسمانی بودیم و دیگر ما را شیطان چه کار. اما دیگر چاره ای نیست! باید مواظب شیطان باشیم. برانیمش که این برای تزکیه روح بسیار لازم است. وقتی که اراده می کنیم که از کوه بالا برویم سنگ جمع کنیم یعنی اراده کردیم و به خود قبولاندهایم که شیطان باید طرد شود که می شود! چون تو خواستهای.
و عرفات؛ عجب سرزمینی است عرفات! به معنی شناخت خدا به معنی کلمه عرفات جایی که حضرت حوا و حضرت آدم بعد از اینکه از بهشت رانده و به زمین آمدند و توبه کردند و به دنبال هم گشتند، همدیگر را در عرفات پیدا کردند و به هم ملحق شدند. عرفات، نمادی از صحرای محشر است چادرها صف در صف در کنار هم بنا شده اند.
به حضرت آدم گفته شد هرگاه آفتاب غروب کرد، هفت بار به لغزش خود اعتراف کن. آدم چنین کرد و به همین خاطر آنجا "عرفه" نامیده شد زیرا آدم(علیه السلام) به لغزش خویش اعتراف کرد. پس این معنا سنتى شد در میان فرزندان آدم که به گناهان خویش اقرار و اعتراف کنند، همان طور که پدرشان به لغزش خویش اعتراف کرد و از خدا درخواست توبه و آمرزش گناهان خود کنند، چنانکه پدرشان از خدا این خواهش را کرد.
اینجا سرزمین وحی است رنگها از رخسارهها پریده است و ... دلها در سینه میلرزد و ... صداها در گلوها پیچیده است... چرا که لحظه تشرف نزدیک است و دعوتها به اجابت رسیده و حضرت حق (جل و علا) تو را به حرم خوانده است. بشتاب، بشتاب، ای از خود گذشته، به سوی خدا بشتاب. لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، ان الحمد والنعمه لک و الملک لبیک لا شریک لک لبیک.ای قوم به حج رفته کجایید کجایید ...
منبع:خبرگزاری مهر