دانشکده پرستاری

مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی

  • 1392/01/05 - 08:56
  • 64
  • زمان مطالعه : 15 دقیقه

درس آموزی از فاطمه (ع)

دین - امامت - درس آموزی از فاطمه (ع)

فاطمه علیهاالسلام آن بانوی بزرگ ما شهید شد و نه تنها شیعیان جهان، بلکه همه دوستان و آزادمنشان را عزادار ساخت. او زنی در خور احترام و بانویی نمونه‏ و بی‎مانند در جهان بشریت بود. عمری کوتاه داشت، ولی از همه ساعات و ایام آن در راه بندگی خدا، و نجات انسان‎ها از قیود و انحرافات استفاده کرد.

اینک  مائیم و خاطرات فاطمه (علیهاالسلام)، مائیم و روح جهان و تلاش قرآنی فاطمه (علیهاالسلام) که برای زنده داشتن آن خاطرات، سالانه هزاران مجلس وعظ سخنرانی برپا می‏سازیم و به یاد عظمت و بزرگواری‏های او احساس غرور می‏کنیم و جهت رنج‎ها و مصیبت‏های وارده بر او اشک‏ها می‏ریزیم و یا او را وسیله گرانقدری در پیشگاه خدا قرار داده و به عرض حاجت می‏نشینیم...

فاطمه علیهاالسلام امروز در میان ما نیست ولی خاطره ناله‏های دردمندانه‏اش که به خاطر نجات امت و اصلاح شوؤن آنها بر می‏آمد هنوز در گوش‏ها طنین‎انداز است. و شهادت مظلومانه‏اش حاکی از مقاومت و خطابه جانانه‏اش پرچمی افروخته بر قلب تاریخ برای اعلام حق و قبر پنهانش اعلام نوعی ناامنی پدید آمده از غاصبان حق. این تلاش‏ها و برنامه‏ها خوب و ارزنده‏اند ولی جهت‎دهنده به سوی مقصود نیستند و نقش سازندگی و تحول‎انگیزی آنها اندک است. فاطمه علیهاالسلام برای این، تلاش نکرد که به او احسنت و مرحبا بگوئیم و بدان خاطر به شهادت نرسید که اشک ما را بدرقه راه کند و یا مجالس عزای او صرفاً برای عزاداری و توبه نیست که مقصدی فوق آن مطرح است.

 
بهترین توسل
بهترین توسل برای نجات از مشکلات و همّ و غمّی که در سر راه ماست توسل به راه و رسم حیات فاطمه علیهاالسلام است. فاطمه علیهاالسلام قافله سالار زنان جهان و مایه افتخار دنیای اسلام است. زندگی او بر اساس ایمان و اعتقاد و باور راستین است. عرضه کننده بهترین ایده‏ها و سنت‏هاست و راه او، راه نجات است. و از رمز پیروزی‏ها و انحطاطها در پیروی یا عدم تبعیت از راه و رسم اوست.


گریه بر فاطمه علیهاالسلام باید گریه معرفت باشد و گریه ندامت از این که من گنهکارم چرا که می‏توانستم پاک و سالم باشم. چرا گنه کرده‏ام؛ و گریه حسرت که چرا از کاروان فاطمه (علیهاالسلام) عقب افتاده‏ام. و در پس این گریه تصمیم‏گیری بر این امر که دیگر به راه خطا نروم، و حق خدا و خلق را که بر ذمه دارم ادا کنم. راه فاطمه (علیهاالسلام) تنها راه دیروز نبوده و نیست که راه امروز است و هر روز. و تنها راه. شریعت خاص و آئینی ویژه نیست که راه فطرت است و بدین سان در همه جای جهان قابل اجرا و عملی است. اگر ما راه فاطمه (علیهاالسلام) را راه اسلام می‏خوانیم بدان خاطر است که در باور ما اسلام، آئین فطرت است. تعالیم آن با زمینه‏های فطری سازگار است و فاطمه (علیهاالسلام) آنچه را که دارد از عطایای الهی است که در سایه تطابق خود با اندیشه‏های اسلامی آن را به دست آورده است.

هم او سند مظلومیت است، سند حق‏طلبی است. کبودی بدنش خط روشنی بر سیه روزی خصم است و ورم بازویش نشانه بدستیزی دشمن برای کوتاه کردن دست او از دامن حق و این خود یک سند است. اثر ضربه‏های تازیانه بر بدن، خطوط کبودی در آن پدید آوردند که هر کدام خطوط روشنی است بر بی منطقی دشمن.ذکر یک هشدار بجاست که گمان نرود نجات‎بخشی انسان تنها در سایه گریه بر فاطمه علیهاالسلام حاصل است و یا با گریه‎ی تنها، می‏توان آلودگی‏ها را از خود زدود. گریه عاطفی و ناشی از دلسوزی‏ها و به خاطر تصویر مصائب جانکاه و دردهای انسانی ستمدیده نمی‏تواند گرهی از مشکل بگشاید و عامل نجات گردد که اگر چنین بود عمر سعد نجات یافته است. زیرا در عصر عاشورا از دیدن مصائب بازماندگان حسین دلش به رقّت آمد و سوخت و قطرات اشک هم نثار کرد.

گریه بر فاطمه علیهاالسلام باید گریه معرفت باشد و گریه ندامت از این که من گنهکارم چرا که می‏توانستم پاک و سالم باشم. چرا گنه کرده‏ام؛ و گریه حسرت که چرا از کاروان فاطمه (علیهاالسلام) عقب افتاده‏ام. و در پس این گریه تصمیم‏گیری بر این امر که دیگر به راه خطا نروم، و حق خدا و خلق را که بر ذمه دارم ادا کنم. و سختگیری بر خود از طریق عبادتی چون عبادت فاطمه (علیهاالسلام)، که لذت گناه را فراموش کنم و حتی گوشت روئیده از گناه را ذوب نمایم و حال و عملم خلاف آن باشد که بوده است.


یاد فاطمه علیهاالسلام
فاطمه (علیهاالسلام) را باید همیشه به یاد داشت و یاد او باید یاد عشق در ایمان باشد و یاد عاطفه و احساس توام با تعقل او درخور یاد کردن و ذکر است؛ بدان خاطر که تصویر آزادگی او به ما درس آزادی می‏دهد، خاطره حق‎طلبیش به ما درس وظیفه و جرئت و شهامت می‏دهد و یا مبارزه‏اش در ما روح مبارزات حق‏طلبانه را احیاء می‏کند.

او با عمل درس داد، درس توّلا و تبّرا، درس همرزمی با همسر در تعقیب هدف مشترک، درس صفا و اخلاص در کارها، درس انجام وظیفه هدایت برای زنان، درس کمک‎کاری برای مردم، درس زیر بازوگیری، درس بیان حق، درس از خود گذشتگی و ایثار، درس ثبات قدم در برابر متجاوزان و غاصبان، درس حجاب و پوشش، درس پرچم‎افرازی و گاهی پرچم ساختن مظلومیت، حتی پنهان کردن جنازه و قبر خود برای هشیار کردن.ما با یاد فاطمه علیهاالسلام و موضعگیری‎هایش باید این درس را داشته باشیم که به موضع‏گیری اندیشه در شرایط گوناگون و متفاوت زندگی دست یابیم و در هر مساله و مشکل از خود سوال کنیم اگر فاطمه (علیهاالسلام) با این مشکل مواجه می‏شد چه می‏کرد؟ و هم با مطالعه تاریخ زندگیش از او و از راه و روش او الهام می‏گیریم و طریق خود را روشن و هموار کرده و به پیش رویم.

او ولیّ خدا بود دارای ایمان و عصمت، علی (علیه‌السلام) او را یکی از دو رکن جهان اسلام معرفی کرد که رکن اول آن شخص پیامبر بود. و آن روز که فاطمه (علیهاالسلام) از دنیا رفت علی (علیه‌السلام) با تأثر و اندوه فرموده بود این همان رکن دومی بود که از دست رفت (هذا رکن الاخر) و چنانچه پیامبر اکرم در مورد فاطمه علیهاالسلام فرموده بود: هذا احدالرکنین [1] و آدمی برای استواری نیایش، ناگزیر به ستون و رکنی نیاز دارد. هر قدر آن رکن مهم‎تر و سنگین‏تر، استحکام بنا و اعتماد ما بدان بیشتر و زیادتر است و این خود نیز اسوه‎آموزی و الگوپذیری است که آیات قرآن و روایات، ما را بدان توصیه می‏کنند.


درس آموزی از فاطمه علیهاالسلام
برای فاطمه علیهاالسلام رمز و رازی الهی و مقصدی لاهوتی، معرفی کرده‏اند و در خور اسوه بودن برای بشریت. اسناد و روایات ما نشان می‏دهند او ولی خداست، معصومه و محصوره از گناه است، آزاده است و آزاد از قیود بشر ساخته، دارای تقوائی بی‏نظیر و ادبی کم نظیرتر در دنیای زنان. دارای رقّت قلب، ایمان آمیخته با ارکان وجودی، صبر و مقاومت در امور، حلم و متانت در کارها، علوّ روح، دارای سرعت در ادراک و تعقل جهت‏دار که به سوی بی‎نهایت است، دارای شجاعت گرفته از ایمان، تنها و تنها در جهان بشریت و نمونه ‏عالی حبّ خدا و اسوه در پرستش و نیایش، شرافت و جدال و برگزیده خدا و ... .


فاطمه علیهاالسلام جان داد ولی آبرومندانه، زندگی کرد ولی مدبرانه، مبارزه کرد ولی اندیشمندانه، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ، رای خود را عوض نکرد حتی به بهای جان، دست از دفاع از مقام ولایت علی (علیه‌السلام) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند، و از دامن علی (علیه‌السلام) دست نکشید مگر به ضربه تازیانه، و وقتی که بیهوش شد. و اینها همه درس است برای آن کس که حسرت جلال و شکوه فاطمه علیهاالسلام را در دل دارد.و بدین سان همه عملکردها، مواضع، حالات و حرکاتش درس است. زندگی او خود یک راه است و راه اسلام، مسلمانی و راه فطرت با درس‎آموزی از فاطمه علیهاالسلام است که می‏توانیم دریابیم راه خدا چیست؟ راه ایمان و تقوا کدام است؟ راه حق‏طلبی و مبارزه و تلاش در راه هدف الهی کدام است؟.

فاطمه علیهاالسلام به زنان ما درس می‏دهد، درس زندگی، درس جهاد و مبارزه، درس مرزداری ایدئولوژی و درس حضور اجتماعی در عین رعایت موازین شرعی و او آموزگار مسلم راهی است که بشریت از ابتدای پیدایش خود تا امروز خواستار و متوقع شناخت آن راه و طی طریق در آن مسیر بوده است.
 

عبرت‎آموزی از تاریخ
ما در مطالعه حیات فاطمه علیهاالسلام درس‎هائی می‏آموزیم که از یک سو درس عبرت‎اند و از سوی دیگر در خور ثبت در تاریخ برای راه‎آموزی ما. و در ضمن این مطالعه با کسانی آشنا شدیم که برای دستیابی به رتبه و مقام ظاهر و بزرگ و جلال و شکوه فاطمه علیهاالسلام را نادیده گرفته و خواستند از این راه به نوائی برسند ولی خدای آن را برای همیشه‏شان پذیرا نشد.

ولی امروز نه آن دونان‎صفت حضور دارند و نه فاطمه علیهاالسلام؛ هر دو از جهان رخت بربستند و چه درس عبرتی از این بالاتر که می‏بینیم ظالمان با خرید آن همه ننگ‏ها طرفی نیستند و ظلم و تجاوز و غصب‌شان برای آنها آبروئی نساخت و راه و روش شرم انگیزشان راهی و وسیله‏ای برای سعادت‌شان فراهم نکرد.برخی شکوه فاطمه علیهاالسلام را فراموش کردند، به خاطر نانی، به دریوزگی درآمدن و به خاطر مقامی، با دستگاه ظلم همدست شدند، آزادگی خود، و حتی شرافت خویش را فروختند و مجری فرمان خائنان شدند که در سایه آن فاطمه علیهاالسلام مجروح و زخمی به بستر افتاد و بر اثر همان صدمات جسمش ناتوان شد و از دنیا رفت.


ولی امروز نه آن دونان‎صفت حضور دارند و نه فاطمه علیهاالسلام؛ هر دو از جهان رخت بربستند و چه درس عبرتی از این بالاتر که می‏بینیم ظالمان با خرید آن همه ننگ‏ها طرفی نیستند و ظلم و تجاوز و غصب‌شان برای آنها آبروئی نساخت و راه و روش شرم انگیزشان راهی و وسیله‏ای برای سعادت‌شان فراهم نکرد.

برخی شکوه فاطمه علیهاالسلام را فراموش کردند، به خاطر نانی، به دریوزگی درآمدن و به خاطر مقامی، با دستگاه ظلم همدست شدند، آزادگی خود، و حتی شرافت خویش را فروختند و مجری فرمان خائنان شدند که در سایه آن فاطمه علیهاالسلام مجروح و زخمی به بستر افتاد و بر اثر همان صدمات جسمش ناتوان شد و از دنیا رفت.آنان که در آن روز جز به خود و نیت پست خود نمی‏اندیشیدند اینک در کجایند و فاطمه علیهاالسلام در کجاست؟

آنها که در زیر پوشش‏های تبلیغاتی خود خواستند نور خدا را خاموش کنند آیا به هدف خود رسیدند؟ آیا آنها عزت دارند یا فاطمه علیهاالسلام؟ دیدید که اشک مظلوم چه‏ها کرد؟ و قطرات سرشک صاف و روان چگونه ریشه آنها را قطع کرد؟

فاطمه علیهاالسلام جان داد ولی آبرومندانه، زندگی کرد ولی مدبرانه، مبارزه کرد ولی اندیشمندانه، تسلیم نشد حتی در بستر مرگ، رای خود را عوض نکرد حتی به بهای جان، دست از دفاع از مقام ولایت علی (علیه‌السلام) برنداشت حتی به بهای سقط فرزند، و از دامن علی (علیه‌السلام) دست نکشید مگر به ضربه تازیانه، و وقتی که بیهوش شد. و اینها همه درس است برای آن کس که حسرت جلال و شکوه فاطمه علیهاالسلام را در دل دارد.

 
فاطمه علیهاالسلام محور درس‏ها
او محور درس‏هاست و در حیات شخصی، در عبادت و نیایش در کار و تلاش، در احساس تعهد و در انجام مسؤلیت، در تکلیف نسبت به خود و خدا و جامعه در هدفداری و در برنامه‏ریزی، در اعمال روش معین در امور، در نظارت اجتماعی، در امر به معروف و نهی از منکر و در مبارزه و حق‏طلبی.

برای فاطمه علیهاالسلام رمز و رازی الهی و مقصدی لاهوتی، معرفی کرده‏اند و در خور اسوه بودن برای بشریت. اسناد و روایات ما نشان می‏دهند او ولی خداست، معصومه و محصوره از گناه است، آزاده است و آزاد از قیود بشر ساخته، دارای تقوائی بی‏نظیر و ادبی کم نظیرتر در دنیای زنان. او با عمل درس داد، درس توّلا و تبّرا، درس همرزمی با همسر در تعقیب هدف مشترک، درس صفا و اخلاص در کارها، درس انجام وظیفه هدایت برای زنان، درس کمک‎کاری برای مردم، درس زیر بازوگیری، درس بیان حق، درس از خود گذشتگی و ایثار، درس ثبات قدم در برابر متجاوزان و غاصبان، درس حجاب و پوشش، درس پرچم‎افرازی و گاهی پرچم ساختن مظلومیت، حتی پنهان کردن جنازه و قبر خود برای هشیار کردن.


- او دختری برای پدر است در احترام ‏پدر، رعایت حال او، دفاع از او، مهرورزی به پدر، رعایت شئون ‏او.

- او همسری است برای شوهر، هم‎شأن او، کفو او، دوستی با شوهر، همرزمی با او، همگامی با او.

- او مادری است برای فرزندان، مادری متعهد، درس‏آموز، مهربان، صمیمی و همراه، القاء کننده ایمان و اخلاق.

- او عضوی است برای جامعه، خود اهل احسان و خیر، اهل هدایت و ارشاد، تمام کننده حجت.

- و او الگوی مکتب محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است.


مرزهای درس آموزی
برای آن کس که طالب راه فاطمه علیهاالسلام و در مسیر سعادت آموزی است، مرزهای مطالعه و تحقیق در حیاتش از این دیدها و جنبه‏ها می‏توانند مفید باشند.

1- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با خود: تلاش او در خداشناسی، خودسازی، پرورش ابعاد وجودی، حیات شخصی، رشد خود و ... .

2- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با خدای خود در شناخت او از خدا در عبادت، اطاعت، تسلیم، استمداد، توکل، هدف و خشیت از خدا، امیدواری‎ها ...

3- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با انسان‎ها: پدر، مادر، اعضای خانواده، همسر، فرزندان، خادمان، دوست، دشمن، مؤمن، کافر، مشرک، منافق و ... .

علی (علیه‌السلام) او را یکی از دو رکن جهان اسلام معرفی کرد که رکن اول آن شخص پیامبر بود. و آن روز که فاطمه (علیهاالسلام) از دنیا رفت علی (علیه‌السلام) با تأثر و اندوه فرموده بود این همان رکن دومی بود که از دست رفت (هذا رکن الاخر) 4- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با دنیا: دنیا، ارزش آن، تلقی از آن، وظیفه‏اش در جهان، موضعگیری‏ها، نگرش‏ها ... .

5- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با پدیده‏های این جهان: از نعمت‏ها، آب و خاک، حیوان، حق، باطل و عوامل و موانع رشد، پدیده‏های مرئی و نامرئی ... .

6- فاطمه علیهاالسلام در رابطه با واقعیت‏های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فقر و غنا و دیگر جنبه‏هائی که از آن می‏زایند.

و در سایه این مطالعه و تحقیق راه‏ها روشن می‏شوند. و آنگاه عزم و اراده‏ای نیرومند لازم است تا حیات خود را بر پایه این شناخت‏ها استوار سازد. قدم در جای قدم او بگذارد خوشبختی و بدبختی را بر اساس این چارچوب‏ها تنظیم نماید.

 
فاطمه علیهاالسلام؛ سندیت حق
فاطمه علیهاالسلام سند حق است در برابر باطل، سند زن اسلامی در برابر غیر آن است. او سندی است برای معرفی زن و ارزش او و رشد او، و کمال او، و نمونه‏ای از یک همسر ایده‏آل، مادر ارزنده و عضوی برای جامعه، هادی زنان، الگوی نیایش، اسوه پوشش... .

فاطمه (علیهاالسلام) را باید همیشه به یاد داشت و یاد او باید یاد عشق در ایمان باشد و یاد عاطفه و احساس توام با تعقل او درخور یاد کردن و ذکر است؛ بدان خاطر که تصویر آزادگی او به ما درس آزادی می‏دهد، خاطره حق‎طلبیش به ما درس وظیفه و جرئت و شهامت می‏دهد و یا مبارزه‏اش در ما روح مبارزات حق‏طلبانه را احیاء می‏کند.و هم او سند مظلومیت است، سند حق‏طلبی است. کبودی بدنش خط روشنی بر سیه روزی خصم است و ورم بازویش نشانه بدستیزی دشمن برای کوتاه کردن دست او از دامن حق و این خود یک سند است. اثر ضربه‏های تازیانه بر بدن، خطوط کبودی در آن پدید آوردند که هر کدام خطوط روشنی است بر بی منطقی دشمن.

فاطمه علیهاالسلام امروز در میان ما نیست ولی خاطره ناله‏های دردمندانه‏اش که به خاطر نجات امت و اصلاح شوؤن آنها بر می‏آمد هنوز در گوش‏ها طنین‎انداز است. و شهادت مظلومانه‏اش حاکی از مقاومت و خطابه جانانه‏اش پرچمی افروخته بر قلب تاریخ برای اعلام حق و قبر پنهانش اعلام نوعی ناامنی پدید آمده از غاصبان حق.

سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و پدرش، سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و همسرش، سلام بر فاطمه (علیهاالسلام) و فرزندان و ذریه‏اش.

منبع:تبیان

  • گروه خبری : ویژه
  • کد خبر : 11043
کلمات کلیدی