یا ضامن آهو ما محتاج گوشه چشمی از تو هستیم تا دلمان بسوی تو به پرواز در آید.
السلام علیک یا ابالحسن یا علی بن موسی الرضا خیلی وقته اینجوری سلام ندادم! خیلی وقته چشام گنبد تو ندیده حتی تو خواب! خیلی وقته میشه که دیگه صدای نقاره نشنیدم!خیلی وقته که من منتظرم تا شما صدام کنی! میدونی همیشه من منتظرم صدایی از مشهدت بیاد ، شما بیگی فرشته ی مجنون من صدای گریه هات میاد اما دریغ از یه نیم نگات آقا، نکنه منو فراموش کردی؟ نکنه اونجوری که باید صدات نمی کنم؟ نکنه خوبا رو از بدا جدا کردی؟ نکنه دیگه بد بودنو از حد گذرونده باشم؟ چقدر سوالای بی جواب دارم من! دیگه این شما و این دستای خالی من توی روز تولدت
باز آمدم به طوس، به شهر و دیار دوست
شهر شهادت و حرم مشکبار دوست
شهرى که هست قبـله عشّاق و عارفان
شهرى که هست مشتهر از اشتهار دوست
شهر وفا و طور لقاء مشهد رضا
دارد شرافت از شرف و اعتبار دوست
ز آن طوس گشته شهره آفاق کاندر آن
گردیده دفن، پیکر پر افتخار دوست
میسوختم ز آتش سوزان هجر او
شکر آن که باز، کرد نصیبم جوار دوست
آب حیات و عمر ابد کی برابر است
با دولت حضور دمى در کنار دوست
امر جهان و نظم امور جهانیان
ز امر خدا است در کف با اقتدار دوست
صف بستهاند خیل ملائک به احترام
در روضه مقدس گردون مدار دوست
ما را سخن ز بیش و کم و هست و نیست، نیست
بگزیدهایم خط و ره اختیار دوست
من کیستم که در ره او جان فدا کنم؟
جانم فداى آن که بود جان نثار دوست
جود و گذشت و مردى و ذرهپرورى
رحم و وفا و مهر و کرم هست کار دوست
تنها نه خاکسار در دوست گشتهام
من خاکسارم آن که بـود خاکـسار دوست
در کفشدارى حرم شاه دین رضا
من کفشدار آن که بود کفشدار دوست
سروده ایت الله صافی گلپایگانی