قلب هم سرطاني ميشود
وقتي صحبت از بيماريهاي قلبي ميشود توجه بيشتر افراد به سمت شايعترين بيماريهاي قلبي و عروقي ميرود
بهتر است بدانيد طيف بيماريهاي قلبي بسيار وسيعتر از بيماريهاي عروقي قلب است. مثلا ممكن است تاكنون نام «سرطان قلب» به گوش بسياري از افراد نخورده باشد اما سلولهاي قلب هم ميتوانند سرطاني شوند.
تومورهاي قلبي ميتوانند اوليه (خوشخيم و بدخيم) يا متاستاسيك (بدخيم) باشند.
تومورهاي اوليه
تومورهاي اوليه قلب نادرند. تقريبا سهچهارم آنها خوشخيم و بقيه عمدتا بدخيم هستند. تمام تومورهاي قلبي ميتوانند حيات بيمار را به خطر اندازند و اكثر آنها به كمك جراحي قابل درمان هستند كه بايد هر چه زودتر تشخيص داده شوند.
تومورهاي قلبي ممكن است طيف وسيعي از تظاهرات قلبي و غيرقلبي را ايجاد كنند. محل و اندازه تومور، دو عامل اصلي در تعيين علائم و نشانههاي اختصاصي هستند كه بسياري از آنها در بيماريهاي قلبي شايعتر مشاهده ميشوند، از جمله درد قفسه سينه، سنكوپ، نارسايي قلبي، اختلال ريتم قلبي يا آريتمي، اختلالات هدايتي و تجمع مايع در برونشامه قلب (پريكارد) يا بدون تجمع مايع در برونشامه قلب.
تومور بافت مخاطي
«ميگزوم» يا تومور بافت مخاطي شايعترين نوع تومورهاي اوليه قلب در تمام گروههاي سني است؛ آنها يكچهارم تا نيمي از تومورهاي كشف شده در جسد و در حدود سهچهارم از تومورهاي درمان شده به كمك جراحي را به خود اختصاص ميدهند. اين تومورها در تمام سنين ديده ميشوند، اما شايعترين سن ابتلا، دهههاي سوم تا ششم زندگي است.
اين تومورها در زنان شايعترند. اگرچه اين تومورها تكگيرند، برخي از آنها خانوادگي هستند و به صورت اتوزومي غالب به ارث ميرسند يا بخشي از يك سندروم را تشكيل ميدهند كه شامل مجموعهاي از اختلالات مانند خالهاي رنگي، تومورهاي بيضه، تومور خوشخيم هيپوفيز همراه با غولآسايي يا آكرومگالي يا رشد بيش از حد بدن و... هستند.
برخلاف تومورهاي تكگير، تومورهاي بافت مخاطي خانوادگي يا همراه با سندرومهاي مختلف، در سنين پايينتر ايجاد ميشوند، متعدد هستند يا در بطنها تشكيل ميشوند و موارد عود آنها پس از جراحي بيشتر است كه ماهيت چند كانوني آنها را نشان ميدهد.
شايعترين تظاهرات باليني اين تومور مشابه بيماريهاي دريچه ميترال است. تومورهاي بافت مخاطي بطني ممكن است همانند تنگي زير دريچه آئورت يا زير دريچه ريوي، خروجي بطن را مسدود كنند.
اين تومورها ممكن است لخته شدن خون در ريه يا محيطي را ايجاد كنند و با علائم و نشانههاي سرشتي نظير تب، كاهش وزن، ناخوشي، درد مفاصل، بثورات پوستي، چماقي شدن انگشتان، كمخوني، سندرم لاغري، افزايش تعداد گلبولهاي قرمز خون و كاهش تعداد پلاكتهاي خون همراه باشند.
اكوكارديوگرافي دوبعدي قفسه سينه يا از راه مري، روش مناسبي براي تشخيص ميگزوم قلبي است و به كمك آن ميتوان محل اتصال تومور و اندازه آن را تعيين كرد كه عوامل مهمي در انتخاب روش جراحي مناسب محسوب ميشوند.
سيتي و بويژه امآرآي روشهاي مناسبي براي تعيين اندازه، شكل، موقعيت و مشخصات سطحي تومور هستند. از آنجا كه اين تومور ممكن است خانوادگي باشد، غربالگري بستگان درجه اول بيمار به كمك اكوكارديوگرافي توصيه ميشود. بويژه اگر بيمار، جوان باشد و تومورهاي متعدد يا شواهدي از سندرومهاي فوقالذكر مشاهده شود.
برداشتن تومور به كمك جراحي و با استفاده از بايپس قلبي ـ ريوي ميتواند بيماري را به صورت قطعي درمان كند.
تومور بافت مخاطي در حدود 12 تا 22 درصد از موارد خانوادگي و در حدود يك تا دو درصد از موارد تكگير عود ميكند. علت عود در موارد خانوادگي، ماهيت چند كانوني و در موارد تكگير، برداشت ناكافي تومور است.
ساركوم
تقريبا تمامي بدخيمهاي اوليه قلب، ساركومهايي با انواع بافتشناختي متنوع هستند؛ سرطانهاي استخوان يا ماهيچه را در هر نقطه از بدن ساركوم ميگويند. به طور كلي اين تومورها سير بسيار سريعي را طي ميكنند و در عرض چند هفته تا چند ماه پس از آغاز علائم به مرگ بيمار ميانجامد.
اغلب اين تومورها قلب راست را درگير ميكنند و به دليل رشد سريع، تهاجم به فضاي اطراف پرده قلب و انسداد حفرات قلبي يا وريدهاي اجوف شايع است. اين تومورها در قلب چپ نيز ممكن است تشكيل و به اشتباه به عنوان ميگزوم تلقي شوند.
اغلب اين تومورها در زمان تشخيص چنان گسترش يافتهاند كه امكان برداشت آنها به كمك جراحي وجود ندارد.
هرچند در برخي گزارشها، بهبود نسبي با روش جراحي، پرتودرماني يا شيميدرماني حاصل شده است، پيشآگهي كلي از اين تومورهاي قلبي ضعيف است.
تومورهاي بدخيم
تومورهاي متاستاسيك يا بدخيم به قلب بسيار شايعتر از تومورهاي اوليه هستند. از آنجا كه با درمانهاي موثرتر، اميد به زندگي در افراد مبتلا به تومورهاي بدخيم افزايش يافته است، سرايت سرطان قلبي در يك تا 20 درصد از كل تومورها ديده ميشوند.
اگر كل موارد سرايت سرطان قلبي را در نظر بگيريم، شايعترين تومور اوليهاي كه براي آنها يافت ميشود، سرطان پستان و ريه است كه ميزان بروز بالاي اين تومورها را نشان ميدهد.
تقريبا تمام موارد سرايت سرطان قلبي هنگامي ايجاد ميشوند كه بيماري اوليه كاملا منتشر شده و در اغلب موارد، بيماري اوليه يا سرايت سرطان آن در نقطهاي ديگر از قفسه سينه يافت ميشود. با اين حال، سرايت سرطان قلبي ممكن است نخستين يافته از يك تومور در نقطه ديگري از بدن
باشد.
تظاهرات باليني سرايت سرطانهاي قلبي تنها درحدود 10 درصد از بيماران مشاهده ميشود و آنها بندرت عامل مرگ بيماران هستند.
در اغلب موارد، سرايت سرطانها علت تظاهرات باليني نيستند و به عنوان يكي از يافتههاي بدخيمي محسوب ميشوند كه قبلا شناسايي شدهاند.
هرچند سرايت سرطانها ميتوانند علائم و نشانههاي غيراختصاصي بسياري را ايجاد كنند، شايعترين علائم آنها عبارتند از: تنگي نفس، پريكارديت حاد يا التهاب برونشامه، افزايش سريع ابعاد قلب در راديوگرافي قفسه سينه و نارسايي احتقاني قلب. همانند تومورهاي اوليه قلب، تظاهرات باليني عمدتا به محل و اندازه تومور، نه تنوع بافتشناختي آن بستگي دارد. بسياري از اين علائم و نشانهها با پرتودرماني يا شيمي درماني مشاهده ميشوند.