دانشکده پرستاری

مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی

  • 1392/12/24 - 13:27
  • 60
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه

یاس کبود

عشق محزون على یاس است و بس چشم او یك چشمه الماس است و بس

در فراق ياس

بايد از فقدان گل، خونجوش بود

در فراق ياس، مشكي پوش بود


ياس ما را رو به پاكي مي برد

رو به عشقي اشتراكي مي برد

ياس يك شب را گل ايوان ماست

ياس تنها يك سحر مهمان ماست


بعد روي صبح، پرپر مي شود

راهي شبهاي ديگر مي شود


ياس مثل عطر پاك نيّـت است

ياس استنشاق معصوميّـت است


ياس بوي حوض كوثر مي دهد

عطر اخلاق پيمبر مي دهد


حضرت زهرا دلش از ياس بود

دانه هاي اشكش از الماس بود


داغ عطر ياس زهرا زير ماه

مي چكانيد اشك حيدر را به چاه


عشق محزون علي ياس است و بس

چشم او يك چشمه الماس است و بس


اشك مي ريزد علي مانند رود

بر تن زهرا: گل ياس كبود


گريه كن زيرا كه دخت آفتاب

بي خبر بايد بخوابد در تراب


اين دل ياس است و روح ياسمين

اين امانت را امين باش اي زمين


نيمه شب دزدانه بايد در مغاك

ريخت بر روي گل خورشيد، خاك

احمد عزیزی

یاس کبود

عشق من! پاییز آمد مثل پار
باز هم، ما باز ماندیم از بهار

احتراق لاله را دیدیم ما
گل دمید و خون نجوشیدیم ما

باید از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق یاس، مشكى پوش بود

یاس بوى مهربانى مى‏دهد
عطر دوران جوانى مى‏دهد

یاس‎ها یادآور پروانه‏اند
یاس‎ها پیغمبران خانه‏اند

یاس ما را رو به پاكى مى‏برد
رو به عشقى اشتراكى مى‏برد

یاس در هر جا نوید آشتى‎ست
یاس دامان سپید آشتى‎ست

در شبان ما كه شد خورشید؟ یاس
بر لبان ما كه مى‏خندید؟ یاس

یاس یك شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یك سحر مهمان ماست

بعد روى صبح پرپر مى‏شود
راهى شب‎هاى دیگر مى‏شود

یاس مثل عطر پاك نیت است
یاس استنشاق معصومیت است

یاس را آیینه‏ها رو كرده‏اند
یاس را پیغمبران بو كرده‏اند

یاس بوى حوض كوثر مى‏دهد
عطر اخلاق پیمبر مى‏دهد

حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه‏هاى اشكش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
مى‏چكانید اشك حیدر را به چاه

عشق محزون على یاس است و بس
چشم او یك چشمه الماس است و بس

اشك مى‏ریزد على مانند رود
بر تن زهرا، گل یاس كبود

احمد عزیزی

  • گروه خبری : ویژه
  • کد خبر : 14650
کلمات کلیدی